رواق

 خانه تماس  ورود
نمی از یم کرامات کریمه
ارسال شده در 13 مرداد 1395 توسط او خواهد آمد در بدون موضوع

 

 

والپیپر مذهبی ، والپیپر اهل بیت ، والپیپرحضرت فاطمه معصومه ، والپیپر حضرت معصومه ، والپیپر خواهر امام رضا

 

1. حل مشکل آیت اللّه العظمی نجفی مرعشی رحمه الله : 

مرحوم آیت اللّه العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی می گوید: روزی بر اثر مشکلات فراوان زندگی، از جمله اینکه می خواستم دخترم را شوهر دهم ولی مال و ثروتی نداشتم تا برای او جهیزیه تهیه کنم، با ناراحتی به حرم حضرت معصومه علیهاالسلام رفتم و با عتاب و خطاب، در حالی که اشکهایم سرازیر بود گفتم: ای سیده و مولای من! چرا نسبت به امر زندگی من اهمیت نمی دهید؟ من چگونه با این دست خالی دخترم را شوهر دهم؟ سپس با دلی شکسته به خانه برگشتم، حالت خواب مرا فرا گرفت، در همان حال شنیدم که در می زنند؛ رفتم و در را باز کردم؛ شخصی را دیدم که در پشت در ایستاده و وقتی مرا دید گفت: «سیده تو را می طلبد»، با شتاب به حرم رفتم، وقتی که وارد صحن شریف آن حضرت شدم، چند کنیز را دیدم که به تمیز کردن ایوان طلا اشتغال داشتند، از سبب آن پرسیدم، گفتند: اکنون سیده می آید، پس از اندکی، حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام آمد در حالی که در شکل و شمایل، مانند مادرم فاطمه زهرا علیهاالسلام بود (چون جده ام زهرا را سه بار قبل از آن در خواب دیده بودم) نزد عمه ام حضرت معصومه علیهاالسلام رفتم و دستش را بوسیدم؛ به من فرمود: «ای شهاب! کی ما در فکر تو نبوده ایم که ما را مورد عتاب قرار داده و از دست ما شاکی هستی؟ تو از زمانی که به قم آمدی زیر نظر ما و مورد عنایت ما بوده ای.»

وقتی که از خواب بیدار شدم، فهمیدم که نسبت به حضرت معصومه علیهاالسلام اسائه ادب کرده ام، همان دم برای عذرخواهی به حرم شریفش رفتم و از آن پس، حاجتم برآورده شد و در کارم گشایشی صورت گرفت و مشکل من حل و زندگی ام آسان گردید.(19)

 

2. هلاکت مزدور گستاخ:
 

در عصر رضاخان و کشف حجاب، روزی رئیس شهربانی قم که مردی گستاخ وبدزبان بود، به حرم حضرت معصومه علیهاالسلام وارد می شود و در همان جا به زنان باحجاب حمله می کند تا چادر را از سرشان بگیرد؛ آه و ناله زنان بلند می شود. در همین وقت غیرت آیت اللّه نجفی که این صحنه را می بیند به جوش می آید و به نزد رئیس شهربانی رفته، سیلی محکمی به صورت او می زند. او که از این سیلی سخت یکّه خورده بود، آیت اللّه مرعشی را تهدید به قتل می کند ولی روز بعد که در بازار قم در حال حرکت بوده، قسمتی از ساختمان سقف بازار بر سر او خراب شده، و او در همان دم به هلاکت می رسد و می میرد.(20)

 

3. رفع خطر سیل:
 

کسانی که به وضع جغرافیایی شهر قم آگاهی دارند می دانند که در وسط شهر قم رودخانه بزرگی قرار گرفته که پیش تر مسیر آب باران دهها فرسخ از زمینهای قبل از رودخانه، از پایین زاینده رود اصفهان گرفته تا قم، از طریق همین رودخانه به دریاچه قم می ریخت. در این صورت ناگفته پیداست که هنگام بارشهای شدید پی درپی، سیلهای خطرناکی در این رودخانه به جریان می افتاد و گاهی باعث خرابیهایی می شد. در یکی از این موارد نقل شده، که سیل بسیار عظیمی آمد که اهل قم را فوق العاده ترسانده و هر لحظه انتظار می رفت که خطر سیل، ساختمانها را ویران کند…

در این بحران شدید، مشاهده شد که دستی نمایان شد و به سیل اشاره کرده، و آن سیل به سوی دیگر رفته و رفع خطر شد، از این رو شیخ زکی باغبان در شرفنامه معروف خود می گوید:

 

روزی که سیل سیمره از رود «ناربار»
آمد به شهر قم زقضایای کردگار
دانی که کرد رفع بلا از این دیار؟
معصومه بود دختر موسی سرفراز

———————————————————————–

19. بر ستیغ نور، شرح حال آیت اللّه نجفی مرعشی، ص79.

20. همان، ص77 و حضرت معصومه فاطمه دوم، (همان)، ص156.

21. انوار المشعشعین، ج1، ص216.

نظر دهید »
حجاب در بیانات رهبر انقلاب
ارسال شده در 13 مرداد 1395 توسط او خواهد آمد در بدون موضوع
حجاب در بیانات رهبری

حجاب مایه ی تشخص و آزادی زن است؛ برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانه ی مادیگرایان، مایه ی اسارت زن نیست. زن با برداشتن حجابهای خود، با عریان کردن آن چیزی که خدای متعال و طبیعت پنهان بودن آن را از او خواسته، خودش را کوچک میکند، خودش را سبک میکند، خودش را کم ارزش میکند. حجاب وقار است، متانت است، ارزشگذاری زن است، سنگین شدن کفه ی آبرو و احترام اوست؛ این را باید خیلی قدر دانست و از اسلام باید به خاطر مسئله ی حجاب تشکر کرد؛ این جزو نعمتهای الهی است.
تاریخ انتشار : 1395/4/23
منبع : دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای ,

نظر دهید »
میلاد حضرت معصومه(س)
ارسال شده در 13 مرداد 1395 توسط او خواهد آمد در بدون موضوع

والپیپر مذهبی ، والپیپر اهل بیت ، والپیپرحضرت فاطمه معصومه ، والپیپر حضرت معصومه ، والپیپر خواهر امام رضا

زیارت نامه
رقیه ندیری

برای حضرت معصومه(س)، سه زیارت نامه بیان شده که یکی از آنها مشهور و دو زیارت نامه دیگر ناشناخته است. از جمله اسامی و لقب هایی که برای این بانو در دو زیارت نامه دیگر آمده است، عبارتند از: طاهره: پاکیزه؛ حمیده: ستوده؛ رشیده: رشد کرده و به کمال رسیده؛ تقیه: پرهیزکار؛ رضیه: خشنود از خدا؛ مرضیه: مورد رضایت خدا؛ سیده صدیقه: بانوی بسیار راست گو؛ محدثه: روایت گر حدیث و عابده: زنی که به عبادت خداوند شهره است. با توجه به این القاب، درمی یابیم که حضرت معصومه(س)، شخصیتی ویژه در میان بانوان خاندان رسول خدا داشته است. او را از راویان حدیث شمرده و مقام علمی اش را ستوده اند و وقار و بزرگ منشی اش همواره ورد زبان ها بوده است.1


1. مجتمع آموزشی فرهنگی عبدالعظیم، نک: www.hekmat school.com.

مقام شفاعت
رقیه ندیری

برای داشتن حق شفاعت و رسیدن به این مقام، به شایستگی بسیاری نیاز است؛ چرا که خداوند شفاعت کسانی را می پذیرد که از سوی او اذن و اجازه داشته باشند و خود می فرماید: «یوْمَئِذٍ لَّا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ؛ در روز قیامت، شفاعت هیچ کس فایده ای ندارد؛ مگر آن که خداوند به او اجازه شفاعت داده است.» (طه: 109) این افتخار نصیب کسی می شود که به مرتبه عالی از قرب الهی و بندگی خالصانه پروردگار رسیده باشد.

انبیاء و ائمه معصومین(ع)، سرآمد شفاعت کنندگان هستند. پس از آنها بندگان خالص و اولیای درگاه خداوند، در حد مقام و درجه معنوی خویش حق شفاعت دارند. از جمله کسانی که در روایات و آموزه های دینی به شفیعه بودنش تصریح شده، حضرت فاطمه معصومه(س) است. امام صادق(ع) دراین باره می فرماید: «با شفاعت او (فاطمه معصومه) همه شیعیانم وارد بهشت خواهند شد.»1 در زیارت این بانو نیز به دستور امام معصوم گفته می شود: «یا فَاطَمَةُ اشْفَعی لی فِی الْجَنَّة؛ ای فاطمه! برای من نزد خدا درباره بهشت شفاعت کن!» این خود نشان دهنده شأن و مقام برجسته حضرت معصومه(س) است.2

«برحسب آنچه به ما رسیده، افضل دختران موسی بن جعفر(ع)، سیده جلیله معظم، فاطمه، معروف به حضرت معصومه است».3


1. سفینة البحار، ج 2، ص 376.

2. الیاس محمد بیگی، فروغی از کوثر؛ زندگی نامه حضرت فاطمه معصومه(س)، ص 43.

3. شیخ عباس قمی، tebyan.net

 

بانوی آفتاب
سودابه مهیجی

بانوی آفتاب! ستاره ها گواهند. شب ها وقتی فرشتگان، تمام خانه ات را رُفتند و به خواب رفتند، وقتی پری های نگهبان، خلوتگاه مقدست را آراستند و به آشیان خود برگشتند، تو نامه های دل نگرانی مردم را باز می کنی و یک یک اندوه ها را برای شادکامی و لبخند پیروزی، به سوی خداوند پا در میانی می کنی. آنگاه از صدای وساطت عاشقانه تو، تمام خفتگان عرش بیدار می شوند و به خویش می لرزند و به دلسوزی مهرانگیز تو برای خاکیان رشک می برند. بانو! اگر تو نبودی، زمین شباهت خواهرانه خورشید را کم داشت و چشم هایمان در پی چهره مؤنث ولایت همه سو می گشت و بی نصیب می ماند.

دست هایت که از تبار رسالت شق القمرند، دستان تمام بی بضاعتان را چنان به مهر می فشارند که گویا بی نصیبی پیش از این، کابوسی کوتاه بوده که برای ابد گریخته است. شفاعتت که خون شهادت خاندان وحی را در رگ دارد، چنان گره از پیشانی های اندوه زده باز می کند و چنان عقده فروبسته مصائب را می گشاید که انگار هرگز درد و اندوهی در دنیا نبوده است. ای بانوی کرامت! کبوترانی که هر سحرگاه، درود امام مشرق را به سویت می آورند و بوسه های شوق تو را به خاور می برند، چگونه بال هایشان در هرم این پیغام های عاشقانه خاکستر نمی شود؟ ما که تنها به تماشای این دلدادگی از راه دور نشسته ایم، هر لحظه بیم آتش گرفتنمان از داغ این عشق به سر می رود؛ چه رسد به آن پیغام رسانانی که حدیث اشتیاق تو را با محبوب شرق نشینت رد و بدل می کنند.

دختر خورشید! فرشته زمین! انسان آسمان نشین! هر سخنی که در حضور حضرت تو به زبان آورده شود، چون کلمات نور به قداست می رسد. هر دعایی که از سر ارادت به تو، در خانه تو خوانده شود، به ارج و قرب نمازهای آسمانی می رسد. زخم های من روبه روی رواق ها و طا ق های خانه ات؛ روبه روی آیینه اشک زائرانت محو می شوند و به جای آنها از دلم لاله زار می روید و هریک از لاله ها امضای کبودی از نام تو را در سینه دارند. نزد تو، صدای نومیدی از دهانم در نمی آید. حرف که می زنم در کنارت، آواز قناری و تلاوت وحی از لبانم بیرون می تراود. تو تنها معصومیت باقی مانده از دختران خاک، تو تنها خواهر دور از برادری عشق، جان داده ای. در سرزمین من چه غنیمت صادقانه ای هستی. مباد که دریغ غفلت از تو بر روزگارم سایه بیفکند! مباد که دور شوم از مسافتی که به خانه ات راه دارد! مباد!

بگذار همیشه نومیدی ام را پشت در دیدار با تو، در کوچه رها کنم و پر از یمن عشق و امید، به دیدارت بیایم! بادا که تار و پودی از عفت بی شباهتت، در چادر سرگردان من حلول کند تا حُجب پرهیز را برای ابد با خود داشته باشم!

هم رکاب خورشید
علی خیری

امشب، آسمان با دامنی از ستاره به استقبال زمین آمده و مدینه، بی تاب تر از هر زمان چشم به آسمان دوخته است.

تو می آیی تا برای بابا زینت باشی و برای رضا(ع)، زینب. تو می آیی تا خاطرات کوچه های آتش گرفته مدینه را از پستوی ذهن ها بیرون بکشی.

از بهشت بر خاک سرنوشت، فرود می آیی تا در قلب کویر، عطر بهشت بپراکنی.

وقتی خسته از زمانه و دل شکسته از همه جا، رو به حرمت می آورم، انگار همه دردها از وجودم رخت برمی بندد. گاه نگاهم را بر پر کبوتران حرم می بندم و تا اوج آسمان پر می گیرم و گاه در زاویه ای از حرم، زانوی ارادت بر زمین می زنم.

نمی دانم در تو چه رازی نهفته است که جست وجوگران مزار بی نشان فاطمه را به خود می کشاند و آبی بر آه آتشناک آنها می پاشد.

نمی دانم تو برای دیدار برادر، بی قرارتر بودی یا او برای دیدن تو؟ اما خوب می دانم که بی برادر، مدینه جای ماندن نبود و این گونه، شوق دیدار برادر، از مدینه راهی ات کرد. و اینک در وسط کویر، اقیانوسی شده ای برای تشنگان و در راه ماندگان.

دختری هم رکاب خورشید و پناهگاه هرچه ناامید. شکوفاتر از گل های اردیبهشتی و دلکش تر از حوریان بهشتی؛، با حرمی به وسعت تمام آفرینش، با زایرانی زلال و بارانی.

تاریخ ننوشته است، اما دلم گواهی می دهد که روز ولادت، تو هم مثل زینب(س)، تنها در پناه آغوش پرمهر برادر آرام شدی و طعم زندگی از نگاه دلنواز او در دلت جوشید.

اگر نیامده بودی، پیوند مدینه و توس، بر صفحه روزگار نقش نمی بست و قم تا همیشه کویر می ماند.

اگر نیامده بودی، غبار زمین بر گونه های قم می نشست و در هیاهوی تاریخ گم می شد.

اینجا چقدر دست های زیارت نامه به آسمان بلند است و دعا به اجابت نزدیک؛ با گلدسته هایی که به سمت آسمان قنوت گرفته اند و تصویرشان در حوض آبی افتاده است.

 

پای ضریح
سودابه مهیجی

بانو سلام! چادرتان ابری است، در آستان گریه و بارانید؟

از بغضتان کویر ترک خورده، باز از کدام غصه پریشانید؟

هی درد زائران نظر کرده، با دستتان شفا شده و لبخند

اما کسی ندیده شما خود نیز لبریز غصه های فراوانید

از کفتران غم زده پرسیدم، نام و نشان دلهره هاتان را

گفتند سال هاست که بی وقفه دلتنگ لحظه های خراسانید

ای آب های شور! شما عمری است، اشک زلال دختر خورشیدید

بانو دلش برای کسی تنگ است، از این غم سترگ چه می دانید؟

ای بادهای مشرقی هر صبح! از سرزمین «توس»، «سلیمان» را

اینجا بیاورید و فقط یک بار، در این ضریح دلشده بنشانید.

داستان
خبر غیبی
رقیه ندیری

روزی یکی از شیعیان به دیدار امام صادق(ع) رفت؛ دید که در کنار گهواره کودکی نشسته و با او گفت وگو می کند. با تعجب پرسید: آیا با نوزاد سخن می گویی؟

امام صادق فرمود: «اگر تو هم مایلی، نزد این کودک بیا و با او صحبت کن!» مرد کنار گهواره کودک رفت و سلام کرد. کودک پاسخ سلام مرد را داد و گفت: «نامی را که برای دختر تازه متولد شده ات انتخاب کرده ای، عوض کن که خداوند آن را دشمن می دارد!»

مرد با تعجب گفت: هم با شیوایی صحبت می کند و هم از غیب خبر می دهد. خداوند دختری به من داده است و نامش را حمیرا گذاشته ام.

امام فرمود: «تعجب نکن! این کودک، فرزندم موسی است. خداوند از او دختری به من خواهد داد که نامش فاطمه است. او در سرزمین قم به خاک سپرده می شود. هرکس مرقدش را زیارت کند، بهشت بر او واجب است».1


1. محمد محمدی اشتهاردی، حضرت معصومه فاطمه دوم، ص

 

نظر دهید »
پرهیزگارترین مردم چه کسی است ؟
ارسال شده در 4 مرداد 1395 توسط او خواهد آمد در بدون موضوع

 

امام صادق علیه السلام فرموده‌اند پرهیزگارترین مردم کسی است که حق را بگوید، چه آن جایی که این حق به نفع او است یا بر علیه او است.

امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرماید:
عابدترین مردم کسی است که فرائض را به جا می‌آورد.سخی‌ترین آن کسی است که زکات مال را می‌دهد.پارساترین مردم آن کسی است که از حرام اجتناب کند
و پرهیزگارترین مردم هم آن کسی است که حق را بگوید؛ چه آن جایی که این حق به نفع او است یا بر علیه او است.
متن حدیث:
عنِ الصادقِ جعفرِ بنِ محمدٍ علیهماالسلام اِنَّ ابی حَدَّثَنی عن اَبیه عن جدِّه عن علیٍّ علیهم‌ُالسلام عن رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله قال أعبَدُ الناس مَن أقامَ الفرائِض و اَسْخَی النّاس مَن اَدّیٰ زکاتَ مالِه و اَزهَدُ النّاس مَن اِجتَنَبَ الحرام و اَتقَی الناس مَن قالَ الحق فی ما لَهُ و علیه.
«امالی شیخ صدوق، صفحه‌ 72 »

نظر دهید »
با اخلاص کاه را کوه می‌کنند
ارسال شده در 4 مرداد 1395 توسط او خواهد آمد در بدون موضوع

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود:عمل هرچه خالص‌تر، زیباتر. انشا ا… اگر خیرات می‌کنید، به دیگران اخلاق نشان می‌دهید، با خلوص باشد. خدا برای خلوص خیلی بها قائل است. عمل از روی خلوص را اگر کاه باشد کوه می‌کند.

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: در دستگاه خداگاهی عمل‌های کوچک، بزرگ می‌شوند. منتهی عمل هرچه خالص‌تر باشد، بزرگ‌تر می‌شود. برعکس اگر کاری بزرگ باشد و صاحبش مدعی باشد، کوچک می‌شود. خدا خودش بزرگ است و اعمال را بزرگ می‌کند، والا عمل‌های ما که قیمتی ندارند. آنکه قیمت دارد خلوص است. عمل هرچه خالص‌تر، زیباتر. انشا ا… اگر خیرات می‌کنید، به دیگران اخلاق نشان می‌دهید، با خلوص باشد. خدا برای خلوص خیلی بها قائل است. عمل از روی خلوص را اگر کاه باشد کوه می‌کند. برعکس اگر خلوص نباشد عمل به اندازه کوه را کاه می‌کند. اعمال با خلوص قیمت پیدا می‌کنند.
مَن اَخلَصَ للهِ اَربعین صَباحاً ظهرَت یَنابیعُ الحِکمَهِ مِن قلبِهِ علی لِسانِهِ (عیون اخبار الرضا(ع) ص 258).
هرکس چهل روز عمل خالص برای خدا انجام دهد، اگر نماز می‌خواند، سجده‌ای دارد، خدمتی می کند خالص برای خدا باشد، خداوند هم چشمه‌‌های حکمت در قلبش می‌آفریند و به زبانش جاری می‌سازد. وَمَن یُوتَی الحِکمَهَ فَقَد اُوتِیَ خَیراً کَثیراً (سوره بقره آیه 269؛ و هرکس حکمت به او داده شد به راستی نیکی بسیار به او داده شد.) چشمه‌هایی از حکمت در قلبش می‌جوشد که هم برای خودش، هم برای دیگران شفابخش است.
انشاء ا… هر کاری که می‌کنیم خالص برای خدا انجام دهیم. ما هرچه انجام می دهیم خوابیدن، خوردن، راه رفتن، دویدن، حتی خنده و گریه‌هایمان، برای خداست و ما توجه نداریم. به خیالمان اینها لازمه‌ی زندگی دنیاست و برای خودمان است. اینها مال خداست. شما می‌توانید آنها را برای خدا نیّت کنید و بهره ببرید. اولادی که درست می‌کنید برای خداست. اولادت که خوب می‌شود برای خداست. اینها همه عبادت است. اگر اینها همه را جمع کنی و حساب بازکنی حتی چادر چرکت را هم که می‌شویی برای خدا می‌شود. زیرا می‌خواهی نماز بخوانی و در میان خلق راه بروی.
البته گفته است «برای خودم» اما در این «برای خودم» بیشتر «برای خودت» است. یعنی خدا می‌خواهد از صفات خودش به تو هم بدهد، تا توهم غنیّ و عزیز باشی، همانگونه که او غنیّ و عزیز است. خداوند کبریایی دارد، مومن هم کبیر است. چه بزرگی از این بالاتر که یک نفر نزد خودش، نزد خدای خودش و عباد، محترم باشد و همه به او احترام بگذارند. هرچند خودش هم دوست نداشته باشد.
کتاب طوبای محبّت – ص 88
مجالس حاج محمّد اسماعیل دولابی

1 نظر »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4

آخرین مطالب

  • مادر ! از تشنگی مُردم.
  • دل نوشته هایی به مناسبت 12 بهمن و ورود امام به ایران
  • دیو چو بیرون رود فرشته در آید
  • دلنوشته ی خانواده ی شهید مدافع حرم برای شهدای آتشنشان
  • علت نحوست ماه صفر
  • 13 آبان روز دانش آموز گرامی باد
  • زندگی عاشورایی
  • ارسال تحقيق 1
  • پوستر روز ملی تکریم و بزرگداشت امامزادگان و بقاع متبرکه
  • شاهچراغ

آخرین نظرات

  • پشتیبانی کوثر بلاگ  
    • ₪ آموزش وبلاگ نویسی و پشتیبانی کوثر بلاگ ₪
    • فراخوان ها و مسابقات کوثر بلاگ
    در 13 آبان روز دانش آموز گرامی باد
  • پشتیبانی کوثر بلاگ  
    • ₪ آموزش وبلاگ نویسی و پشتیبانی کوثر بلاگ ₪
    • فراخوان ها و مسابقات کوثر بلاگ
    در شاهچراغ
  • پشتیبانی کوثر بلاگ  
    • ₪ آموزش وبلاگ نویسی و پشتیبانی کوثر بلاگ ₪
    • فراخوان ها و مسابقات کوثر بلاگ
    در با اخلاص کاه را کوه می‌کنند

Sidebar 2

This is the "Sidebar 2" container. You can place any widget you like in here. In the evo toolbar at the top of this page, select "Customize", then "Blog Widgets".
من کالای ایرانی میخرم
من کالای ایرانی میخرم
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

رواق

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
من کالای ایرانی میخرم
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان